- چهره پوشیدن (زَ دَ)
روی به کسی ننمودن. از خفا برنیامدن. آشکار نشدن. دیدار ننمودن:
از ایران کس آمد که پیروزشاه
بفرمود تا پردۀ بارگاه
نه بردارد از پیش سالاربار
بپوشید چهره ز ما شهریار.
فردوسی
از ایران کس آمد که پیروزشاه
بفرمود تا پردۀ بارگاه
نه بردارد از پیش سالاربار
بپوشید چهره ز ما شهریار.
فردوسی
